داستان مینی مال: اولین لباس روی بند رخت از: داوود خانی لنگرودی

ساخت وبلاگ

داستانمینی مال: اولین لباس روی بند رخت

از: داوود خانی لنگرودی

زن؛ داشت آخرین لباس شسته را به بند رخت توی حیاط می آویخت و گیره اش را می زد که دو گنجشک عاشق آمده بودند و روی نخستین لباس پهن شده ، نرد عشق می باختند.

زن؛ کارش که تمام شد و سر برگرداند، گنجشک ها ی عاشق پرکشیده بودند.

اولین لباس شسته ی ریخ مال شده ی آویزان بند، حالا در دیدرس زن بود!

19 مهر 1395 خورشیدی

یوسف علیخانی؛ نویسنده ای که با واژگان، می رقصد و می نویسد...
ما را در سایت یوسف علیخانی؛ نویسنده ای که با واژگان، می رقصد و می نویسد دنبال می کنید

برچسب : داستان مینی مال چیست,داستان مینی مال,داستان مینی مالیستی,داستان ميني مال,داستان ميني ماليستي,داستان مینی مالیست,داستان مینی مال خارجی,داستان ميني مال چيست؟,داستان مینی مالیسم,داستان مینی مالیستی چیست, نویسنده : 3dkhlangeroodi0 بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 22:28